زندگی نامه احد عظیم زاده ، سلطان فرش ایران

احد عظیم زاده

زندگی نامه احد عظیم زاده

احد عظیم زاده با فرش های پارسی در جای جای جهان معروف هستند! اصلا سرزمین پارس را با سه C می شناسند! Cyrus  the great یا همان کوروش بزرگ ، carpet  یا همان فرش ، cat  (به دلیل شکل نقشه اش و هم چنین persian cat  یا همان گربه پرشین که یک گربه معروف است) اما ما در این مقاله می خواهیم در مورد carpet  صحبت کنیم و کسی که از مشهور بودن آن در جهان استفاده کرد و حتی به خوش نامی فرش پارسی افزود!

کسی که یک شبه شروع به ساخت قصر پادشاهی اش نکرد! بلکه دانه دانه آجرهای اونو روی هم گذاشت تا در نهایت از زیبایی و عظمت قصرش لذت ببرد! بله ما می خواهیم زندگی نامه احد عظیم زاده رو از سیر تا پیاز براتون تعریف کنیم! با ما همراه باشید مطمئن باشید از این مقاله و داستان شگفت انگیزی که درونش وجود داره لذت خواهید برد!

ظهور تدریجی یک رویا

حتما تا به حال از زبان خیلی ها شنیده اید که پولدار شدن را در ایران غیر ممکن می دانند! به یک حقوق بخور و نمیر راضی هستند و جیکشان هم در نمی اید! وقتی هم می گویی که با تلاش کردن می توان پولدار شد ، می گویند بدون رانت و پارتی نمی شود! یا حداقل باید پدرت پولدار باشد! اما احد عظیم زاده تمام این تابو ها و قوانین نانوشته را شکست! او رویای درون ذهنش را ذره ذره و رج به رج ساخت! راستی لقب سلطان فرش که از اون برای معرفی اقای عظیم زاده استفاده کردیم قطعا به معنای خوبش توجه داشتیم! (دیگه خودتون بهتر می دونید که از این لقب برای چه کسانی استفاده شده و می شه!)

یک کودک تنها و یتیم

آقای احد عظیم زاده که گاهی اوقات با ایشون خودمونی می شیم و احد صداش می کنیم در سال ۱۳۳۶ و در روستای اسفنجان آذربایجان شرقی به دنیا آمد. خانواده احد وضع خوبی نداشتند طوری که خیلی کم پیش می امد بتوانند برنج بخورند! والا همان بهتر که برنج نمی خوردند! آن هایی که برنج خوردند چه خیری دیدند به جز چاق شدن! (نویسنده کامپیوتر را خاموش می کند و یک دیس برنج به همراه خورش برای خودش می کشد و شروع می کند به خوردن تا انرژی برای نوشتن داشته باشد!)

نامی هم از پدر آقای عظیم زاده

پدر آقای احد عظیم زاده زمانی که ایشون ۷ سال بیش تر نداشت فوت می کنه! آقا احد می مونه یک انتخاب سخت بین درس خوندن و کار کردن! (والا همچین سخت هم نیست! الان به هر کدوم از بچه ها حق انتخاب بدی ، می گن کوفت باشه ولی درس خوندن نباشه! باور نمی کنید خودتون یه نظرسنجی بین بچه های فامیلتون برگزار کنید تا نتیجش رو ببینید!) احد کار کردن و فرش بافتن رو انتخاب می کنه! و در راه هدفش هم سخت تلاش می کنه تا به رویاهاش برسه!

احد عظیم زاده

و نوجوانی پر تلاش و رویاپرداز!

خود آقای احد عظیم زاده می گوید که در کودکی دوست داشته یک مرد پولدار شود! او به خلبانی هم علاقه داشته! بنا بر این تلاشش را بیش تر می کند. در ۱۳ سالگی ، زمانی که اکثر نوجوان در حال تفریح هستند ، احد قالی ها یا پشتی های کوچک را بر پشتش می گذاشت و به شهر می برد تا بفروشد و سود اندکی بگیرد! احد تسلیم نشد و به کار کردن ادامه داد! مگر این رویا و آرزوی لامصب دست از سر آدم بر می دارد!

جوانی که قانع نبود!

حالا احد ۱۸ ساله شده بود و  20 هزار تومان پس انداز داشت (اون زمان ۲۰ هزار تومن خیلی بوده دیگه! تعجب نکنین! می شه حدودا سال ۱۳۵۴! خب خیلی بوده دیگه! شما به خودت نگاه نکن که الان با ۲۰ هزار تومن فقط می تونی یه ساندویچ با نوشابه بخری!) ۲۰ هزار تومان پول زیادی محسوب می شد و شاید اگر احد یک جوان معمولی بود به این پول قانع می شد و می رفت دنبال عشق و حال! اما انسان های موفق مگر معمولی هستند!

ذهنی که دستور صادرات را صادر کرد!

احد عظیم زاده ۲۰ هزار تومان از دوستش قرض گرفت و ۶۰ هزار تومان هم از بانک وام گرفت! حالا سرمایه احد به ۱۰۰ هزار تومان رسیده بود و او فکر ساختن یک کارگاه فرش بافی را در سر می پروراند! فکر می کنید ته تفکرات احد همین جا بود! خب اشتباه می کنید! او به صادر کردن فرش فکر می کرد! آن هم در شرایط بغرنج (دایره واژگان نویسنده را حال کنید! بغرنج!) انقلاب که برای ایرانی ها پاسپورت صادر نمی شد! و بعدش هم که جنگ ۸ ساله ایران و عراق که خودتان بهتر می دانید کشور چه شرایط بدی داشت!

سفری برای کسب تجربه

بالاخره آقای احد عظیم زاده توانست به خارج از کشور سفر کند! اولین مقصد او آلمان بود! زیرا شنیده بود که مرکز تجارت فرش المان است. به هامبورگ رفت و سعی کرد تا می تواند اطلاعات و تجربه بدست بیاورد. بعد از آلمان نوبت سوییس و ژنو بود. تاجری در ژنو به او توصیه کرد که فرش گرد ببافد زیرا طرفداران بسیاری دارد و مردم و تاجران برای آن پول می دهند! احد چیزهایی که می خواست را یافته بود پس بلیط بازگشت به وطن را خرید!

حرف عقل یا قلب! کدام یک را انتخاب می کنید؟!

احد عظیم زاده تصمیم گرفت تا ریسک کند! و این مهم ترین تصمیم او بود! گاهی اوقات عقل یک چیز می گوید و قلب یک چیز دیگر! انسان عاقل به حرف عقل گوش می کند! لابد فکر می کنید انسان دیوانه هم به حرف قلبش گوش می کند اما اشتباه می کنید! این انسان عاشق است که حرف قلب را بر می گزیند! آقای عظیم زاده هم حرف قلبش را گوش کرد! به روستایش برگشت و ساختمانی برای بافت فرش اجاره کرد. او حتی پول خرید دستگاه های فرش بافی را نداشت! و تنها توانست ۱۰ درصد از پول ان ها را نقد پرداخت کند! بقیه پول را با کمک وام پرداخت کرد! اگر کسب و کارش نمی گرفت ورشکست می شد! تازه باید قسط وام ها را هم می داد!

آقای میلیونر وارد می شود!

فرش های گرد بافته و راهی بازار شدند. تاجران آلمانی که خبردار شده بودند به ایران سفر کردند و فرش ها را خریدند. ۱۳ میلیون تومان عایدی احد از فروش فرش هایش بود! بعد از این معامله او تا صبح خوابش نمی برد! لذتی غیر قابل وصف تمام وجودش را در بر گرفته بود! او با ۱۰۰ هزار تومان شروع کرد و حالا بیش از ۱۰۰ برابر سود عایدش شده بود! حالا تمام آن سختی ها و رنج برایش لذت بخش جلوه می کردند! هیچ لذتی بیش تر از این نیست که نتیجه تلاش هایت را ببینی! آقای عظیم زاده نتیجه سختی کشیدن ها و تلاش هایش را دید! همان طور که در مقالات قبلی هم گفتیم همیشه بعد از یک زمستان سخت و سرد است که بهاری دلپذیر و زیبا می آید!

رویای که محقق می شود!

احد عظیم زاده به همان سود و فرش ها قناعت نکرد و تصمیم گرفت تا ایده های جدید تری در کسب و کارش پیاده کند! پس به جای جای جهان سفر کرد تا تجربه های بیش تری بدست بیاورد! هر گاه به کشور باز می گشت پر از ایده بود ! ذهن او پر از نقش و طرح های زیبا برای پیاده کردن بر فرش ها بود! پیشرفت احد روز به روز بیش تر می شد ، دومین کارگاه فرش بافی اش را در تبریز تاسیس کرد! و پس از مدتی یک مغازه در بازار بزرگ تهران ساخت! در سال ۱۳۸۰ آقای عظیم زاده توانست اولین افتخارش کسب کند! او به عنوان بهترین تولید کننده فرش دستبافت ایرانی دست پیدا کرد و توانست تندیس طلایی این جشنواره را از کشور انگلستان دریافت کند!

فرش احد عظیم زاده ، اولین برند فرش ایران

احد عظیم زاده

آقای احد عظیم زاده در همان سالی که تندیس طلایی بهترین تولید کننده را دریافت کرد توانست نمایشگاه فرش دائمی اش را در خیابان پاسداران تهران افتتاح کند و همین طور شرکت خانه فرش عظیم زاده را به ثبت برساند. فرش عظیم زاده حالا یکی از با کیفیت ترین و مشهور ترین برند های جهان و ایران محسوب می شود و هم چنین اولین برند فرش ایرانی است! برند عظیم زاده در میان فرش ها مانند برند سامسونگ یا اپل در میان گوشی ها است! (این طوری مثال زدیم که همچین حسابی برایتان جا بیفتد و بفهمید که برند عظیم زاده چه ارزشی دارد!)

صادر کننده نمونه کشور

آقای احد عظیم زاده حالا بزرگ ترین تاجر فرش ایران است! ایشون تونسته پنج سال متوالی لقب صادر کننده نمونه کشور رو دریافت کنه! کودکی که در ۷ سالگی پدرش را از دست داد ، نتوانست درس بخواند ، در نوجوانی کار کرد و از تفریح کردن دست کشید ، حالا به عنوان افتخار صنعت فرش بافی ایران شناخته می شود! تنها با تلاش و نا امید نشدن است که می توان به چنین موفقیت هایی دست پیدا کرد.

احد عظیم زاده ریسک کرد تا موفق شد

همین چند خط پیش بود که گفتیم انسان های موفق هیچ گاه متوقف نمی شن! اصلا یکی از خصلت های آدمی همینه! هیچ گاه متوقف نمی شه! اشتباه نکنید! منظورم حرص و طمع نیست! عطش برای رسیدن به موفقیت بیش تر و رسیدن به کماله! آقای عظیم زاده هم متوقف نشد و فقط به پیشرفت در زمینه فرش بسنده نکرد! او هدف های بزرگ تر و مهم ترین در سر داشت. حالا دیگر به هر چه می خواست رسیده بود که پول هم یکی از انان بود! حالا وقت هدف های والاتر و با ارزش تر بود!

مردی برای تمام فصول!

اقای عظیم زاده وقتی به کشور های دیگر سفر می کرد و هتل های لوکس و شیک آن ها را می دید به این فکر می کرد که چرا در ایران خودمان از این هتل ها نداشته باشیم! (البته طبیعتا ان زمان مانند الان تعداد هتل های لوکس زیاد نبوده است یا اصلا بهتر است بگوییم هتل به معنای واقعی لوکس در ایران نداشته ایم! ) پس تصمیم گرفت پروژه قو الماس خاورمیانه را کلید بزند و برای آن ۱۸۰ میلیارد تومان هزینه کرد که در آن زمان رقم بسیار هنگفتی به حساب می آمد! او این هتل را در مازندران ساخت که اتفاقا پروژه موفقی هم از اب در آمد و باعث شد تا افتخاری دیگر به کارنامه کاری اش اضافه شود!

احد عظیم زاده

برج دوقولوی احد عظیم زاده

 وقتی می گوییم افتخار به این دلیل است که برج های دو قلویی که او در سلمان شهر مازندران ساخت با استفاده از بهترین و مرغوب ترین مصالح درست شده اند و در طراحی آن ها از به روز ترین و جدیدترین شیوه های مهندسی جهان استفاده شده است! شیشه بلژیک  ، سنگ برزیل ، ، دستگیره در انگلیس و تاسیسات آلمانی نمونه ای از مصالح درجه یک به کار رفته در این ساختمان ها است. چندین آسانسور این برج ها از جنس طلای ۱۸ عیار هستند!

رویاها ساختنی هستند

این هتل ۲۵ طبقه دارد که شامل ۳۴۰ واحد مسکونی می شوند. هم چنین ۷ طبقه سالن ورزشی ، ۱۰ هزار متر شهر آبی ، ۳۴ طبقه هتل ، ۷۰ هزار متر زمین آمفی‌تئاتر ، ۷ رستوران روی دریاچه  و ۲ باند هلیکوپتر گوشه ای از امکانات این برج های دوقلو است. جالب است بدانید که تنها قرارداد نورپردازی این مجموعه با کشور فرانسه حدود ۹ میلیارد تومان هزینه داشته است!

یکی از بزرگ ترین کار آفرینان ایران!

احد عظیم زاده

احد عظیم زاده برای اشخاص بسیاری کار ایجاد کرده است و جز ۱۰۰ کارآفرین بزرگ ایران به حساب می آید. او آن قدر برای کارآفرینی ارزش قائل است که پروژه ای را که در پاراگراف قبلی نام بردیم تنها برای این شروع کرد تا بتواند اشتغال ایجاد کند (در همان هتل تنها برای بیش از ۶۰۰ نفر کارآفرینی کرده است)

به گفته خودش دیگر پول در آوردن برای او جذابیتی ندارد و کار های بزرگ و خیری مانند کارآفرینی است که او را راضی می کند! او با اختراع فرش گرد توانسته دو بار تندیس الماس بهترین تاجر جهان را از آنِ خود کند! عظیم زاده تنها پول را ملاک خود قرار نداده است! او به کیفیت اجناسش اهمیت بسیاری می دهد و به همین دلیل هم در سال ۲۰۰۴ میلادی الماس مدیریت و کیفیت فرانکفورت را به دست آورده است!

انسان های بزرگ قلب هایی بزرگ دارند!

فکر کنید شما یک سوپر میلیاردر هستید! از ثروتتان در چه راهی استفاده می کنید؟! نه تا زمانی که در شرایطش قرار نگیرید نمی توانید پاسخی درست بدهید! اگر نگاهی به ثروتمند ترین افراد دنیا و ایران بیندازیم (کسانی که از راه درست ثروت را به دست آورده اند! نه آن به ظاهر ادم هایی که با اختلاس یا دزدی سوپر میلیاردر شده است!)

اموال خود را به امور خیر نیز اختصاص بدید

می بینیم که اکثر ان ها خیّر هستند! از بیل گیتس و وارن بافت گرفته تا همین آقای عظیم زاده خودمان که بیش از ۱۲۰۰ کودک یتیم را تحت پوشش خود قرار داده است و هر سال هم ۱۰۰ کودک به آمارش اضافه می کند. آقای عظیم زاده دو سال هم به عنوان خیر نمونه کشور انتخاب شده است! شاید با خودتان بگویید با این کارهایش قصد ریا دارد اما گاهی اوقات ادم ها باید کارهایی را انجام بدهند تا یک سری افراد چیز هایی یاد بگیرند!

شاید تنها یک یتیم باشد که حال یتیم ها را درک کند!

 او حتی وصیت کرده که این کار تا ۱۰ سال بعد از مرگش هم ادامه پیدا کند! آقای عظیم زاده معتقد است که بهترین لحظات کاری اش زمانی است که در کنار کودکان یتیم سپری می کند! او می گوید که هر کسی دستش به دهانش می رسد و وضع مالی خوبی دارد باید از مالش به دیگران ببخشد و این کار را بدون منت انجام دهد! زیرا ثروتی که به او رسیده از آنِ خودش نیست و خداوند آن را به او هدیه داده است! بیخود نبوده که گفتند خدا خودش خوب می دونه به کی چه اندازه بده!

خدا با قلب بزرگ است

بالاخره یه چیزی هم وجود داره به نام جنبه! بعضی ها جنبه ثروتمند بودن رو به هیچ وجه ندارن! البته یک نکته دیگه هم خیلی مهم و قابل توجهه! کسی که تمام ثروتش رو از صفر و با تلاش خودش به دست آورده قطعا آدم بزرگیه و خیلی کم پیش میاد که بخواد از اون در راه نادرست استفاده کنه!

حواستون باشه!

این نکته رو هم فراموش نکنید که آقای عظیم زاده خودش یک یتیم بوده و به همین دلیله که به یتیم ها اهمیت می ده و انقدر براشون ارزش قائله البته که با توجه به شخصیتی که از ایشون سراغ داریم مطمئنا اگر خودشون یتیم نبودند باز هم به همین اندازه کار خیر می کردند! فطرت ادمی نیکی رو دوست داره و شاید به همین دلیل هم باشد که طولانی ترین بخش مقاله ما به کارهای خیر آقای عظیم زاده مربوط می شود!

آقای وطن دوست

احد عظیم زاده عاشق وطنش است! او آذری است اما بر خلاف بعضی ها هم کشورش و هم هم زبانانش را عاشقانه دوست دارد! خودش می گوید که حتی یک ریال (یا دلار) در خارج از کشور خرج نکرده تا ارز را از کشور خارج نکند! او در پروژه قو الماس خاورمیانه هزینه زیادی کرده تنها برای کارآفرینی و هم چنین برای این که ایرانی هم طعم داشتن هتل و ساختمان های لوکس را بچشند زیرا آن ها لایق بهترین ها هستند. او از این پروژه به عنوان آبروی کشور یاد می کند.

یک دسته بندی مهم بر اساس زندگی نامه احد عظیم زاده

احد عظیم زاده

مردم به چند دسته تقسیم می شوند! دسته اول کسانی که به دنبال ثروتمند شدن هستند اما هیچ کاری انجام نمی دهند! دسته دوم کمی تلاش می کنند اما بعد از شکست خوردن نا امید می شوند! دسته سوم تلاش می کنند ، شکست می خورند اما دوباره ادامه می دهند ولی بعد از شکستی دیگر آن ها هم وا می دهند. دسته چهارم که شمار آن ها بسیار کم است بعد از بارها شکست خوردن دست از تلاش بر نمی دارند تا به موفقیت برسند! اگر فکر می کنید دسته بعدی ای در کار نیست سخت در اشتباه هستید! دسته پنجم بر خلاف دسته قبلی بعد از بار ها شکست و بالاخره رسیدن به موفقیت ، باز هم سیراب نمی شوند و به دنبال موفقیت های بیش تر می گردند!

حالا اینا که وَگُفتی یعنی چَه؟

حالا تمام این ها را برای چه گفتیم؟ اگر می خواهید جز افراد شکست خورده باشید به شیوه افراد دسته اول عمل کنید یعنی تنها رویای ثروتمند و موفق شدن را در ذهن بپرورانید و از کار و تلاش کردن دریغ کنید! با این شیوه موفق نمی شوید که هیچ بلکه همیشه از شما به عنوان فردی تنبل و شکست خورده یاد می شود! اگر می خواهید آدمی معمولی باشید وارد شدن به دسته دوم و سوم مناسب حال شماست! رفتن به این دسته ها ثابت می کند که شما فردی کم صبر و طاقت هستید و پشتکار کمی دارید!

احد عظیم زاده موفق

و اما اگر می خواهید از شما به عنوان فردی موفق یاد شود حتما شیوه افراد دسته چهارم را در پیش بگیرید مطمئن باشید به خواسته خود خواهید رسید! در نهایت اگر می خواهید نامتان در تاریخ بماند و همواره از شما به عنوان انسانی بزرگ ، موفق و ثروتمند (نه فقط در زمینه مالی) یاد شود باید به دسته پنجم توجه کنید! زندگی نامه احد عظیم زاده که مطالعه اش کردید ، مو به مو دستور چگونه قرار گرفتن در این دسته را شرح می دهد!

مادر همه چیز است

احد عظیم زاده مادر خود را فراموش نکرده و با این همه ثروت دستان مادر خود را بوسه می زند و از او تقدیر می کند .چون می داند دعای مادر همه چیز است و برای این دعا ارزش قایل است. ما هم از او الگو بگیریم و قدر مادران خود را بدانیم.

و در نهایت

امیدواریم که از خواندن این مقاله لذت برده باشید و چیزی هم اموخته باشید که اگر این طور باشد ، افتخار بزرگی برای ما محسوب می شود. فراموش نکنید که برای موفق شدن باید حتما زندگی نامه افراد موفق را مطالعه کنید که زندگی نامه احد عظیم زاده تنها نمونه ای از ان ها هست. بعد از هر شکست به خودتان یادآوری کنید که احد عظیم زاده پدر نداشت! پدر برای هر فرزندی مخصوصا پسر مانند کوهی استوار می ماند که نبودش کمر آدم را می شکند! اگر امکاناتی ندارید از یاد نبرید که احد در یک روستای کوچک زندگی می کرد ، وضع مالی خانواده اش بسیار بد بود و درس هم نخوانده بود!

دعا کنیم!

 امیدواریم روزی نام شما را در دسته پنج ببینیم و از زندگی نامه تان به عنوان نقشه راه افراد موفق یاد کنیم! مطمئن باشید این روز دور نخواهد بود اگر تلاش کنید ، امیدوار باشید و به خودتان ایمان داشته باشید. بله ، شاید به خودتان بگویید ما حرف های تکراری و شعاری می زنیم اما زمانی که نگاهی به زندگی افرادی مانند احد عظیم زاده بیندازید متوجه می شوید که حرف های ما تنها شعار نیست و بودند افرادی که با عمل به همین ها توانسته اند قله های موفقیت را فتح کنند!

د رمسیر تعالی باشید…

زندگی نامه کارآفرینان دیگررا نیز مطالعه کنید

۱-زندگی نامه کامل جف بزوس موسس فروشگاه آمازون

۲-زندگی نامه بیل گیتس موسس مایکروسافت

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

ورود و عضویت در سایت