معرفی کتاب اگر اول نباشی آخر می شوی نوشته گرنت کاردون
کشور ما در برهه حساس کنونی شرایط بسیار سختی دارد! (دقت کردین چندین سال در برهه حساس کنونی قرار داریم؟! یا معنی کنونی رو نمی دونیم! یا معنی برهه حساس! یا اصلا نمی دونیم منظورمون کدوم کشوره!) از هر لحاظ که حساب کنید اوضاع بغرنجه! (لذت می برید از کلمات گنده گنده ای که در متن استفاده می شه؟!) مخصوصا از لحاظ اقتصادی که دیگه از بغرنج گذشته و به دِقرنج (کلمه ای تلفیقی به معنای دِق کردن از شدت رنج هایی که وجود دارد!) رسیده! خب حالا تمام این مقدمه چینی ها برای چی بود؟
مشخصات کتاب:
ناشر:نگاه نوین
مولف: گرنت کاردون
مترجم: محمد مهدی ربانی
گروه بندی: روانشناسی کار و تجارت
قطع: قعی
نوع جلد: شومیز
تعداد صفحات: ۲۶۰ صفحه
آقای گرنت کاردون که بعدا کامل در موردش توضیح می دیم در کتاب اگر اول نباشی آخر می شوی بهمون می گه بهترین شرایط برای پیشرفت همین شرایط وحشتناک اقتصادی ایرانه! چرا؟ چراشو در ادامه مقاله خدمتتون عرض می کنم البته به همراه کلی نکته جذاب دیگه و معرفی کتاب اگر اول نباشی آخر می شوی. مطمئن باشید وقتی که برای خوندن این مقاله و کتابی که معرفی شده می ذارید در برابر بازدهی فوق العاده ای که دریافت می کنید ناچیزه! پس با من همراه باشید!
آدم تو محدودیت ها ستاره می شه!
خب می خواستیم توضیح بدیم که چرا در شرایط سخت اقتصادی فرصت های خوبی برای پیشرفت پیش میاد. چون غول های اقتصاد خودشونو کنار می کشن و فرصتی ایجاد می شه تا کوچک تر ها پیشرفت کنن و خودشونو به قله ها برسونن! پس باید از برهه حساس کنونی (!) بهترین استفاده رو ببرن! البته استفاده داریم تا استفاده! یه وقت هست یکی میاد کالا احتکار می کنه ، دلار می خره و … خب اون که دیگه افتخاری نداره و کاریه که همه بلدن! التبه این که می گیم افتخاری نداره برای این نیست که همه بلدن! برای اینه که باعث خون دل خوردن مردم عادی می شه!
برای مثال یه بنده خدایی چند ساله که یه ماشین معمولی نداره و تلاش می کنه که یه ماشین بخره تا استفاده کنه اما قیمت ها آنقدر نوسان دارند که موفق نمی شه (مدیونید اگر فکر کنید که دارم به وضعیت بازار خودرو ایران اشاره می کنم!) بعد یه سرمایه دار وقتی افزایش سرسام آور قیمت خودرو می بینه تصمیم می گیره که کل سرمایشو خودرو بخره و احتکار کنه تا قیمت ها بالاتر بره و بعد شروع کنه به فروش! این پول کثیفه و مطمئنا در زندگی اون فرد اثر خودش رو خواهد گذاشت! و صد البته هیچ مهارتی هم نمی خواد! تنها چیزی که لازم داره سرمایه اس!
همیشه هدفت اول شدن باشه!
همون طور که از اسم کتاب مشخصه گرنت کاردون می خواد به خواننده بفهمونه که به جز اول شدن به هیچ چیز دیگه ای قانع نشه! و استدلالشم اینه که اگر اول نشی آخر می شی! خب زیاد استدلال عاقلانه ای نیست! چون اگر اول نشی ممکنه دوم شی! یا سوم شی! حتما آخر نمی شی که! ولی خب عمدا از این جمله استفاده شده! یه جورایی می خواد بگه که به غیر از اول شدن به هیچ چیز فکر نکن! یکم در مورد اسم کتاب توضیح دادیم تا اگر شبهه ای در ذهنتون ایجاد شده بود برطرف بشه! آخه اسم کتاب یکی از مهم ترین فاکتورهاست و روی انتخاب خواننده قطعا تاثیر داره!
به احتمال ۹۹ درصد شمایی که دارید این مقاله رو می خونید حداقل مدرک دیپلم رو دارید و در مدرسه دوست درس نخون هم داشتید! و حتما یادتونه که اون دوست های درس نخونتون یا شاید اصلا خودتون به قصد گرفتن ۱۰ به سر جلسه امتحان رفته باشید! اما وقتی نمره ها اومده یه ۷ خوشگل زیر برگتون خودنمایی می کرده! این همون قضیه اول شدنه منتها کمی ساده تر و ملموس تر! یعنی اگر هدف شما این باشه که نمره ۱۴ رو بگیرید قطعا نمره ۱۰ تو چنگتونه! اما اگر هدف رو ۱۰ بذارید ممکنه کامل بهش نرسید!
هدف کتاب چیست؟
کمی از هدفی که کتاب دارد را در پاراگراف قبلی توضیح دادیم. گرنت کاردون می گوید هیچ گاه به یک زندگی معمولی راضی نشوید! سعی کنید مدام در حال پیشرفت و تعالی باشید! این مثال را چندین بار زدیم اما تکرارش باز هم مفید است! خداوند گیاهان را طوری خلق کرده که به محض رسیدن به سر حدی از رشد متوقف می شوند! شما هیچ گاه درختی را مشاهده نخواهید کرد که سرش در ۴ کیلومتر بالاتر از سطح زمین باشد! اما داستان انسان فرق می کند! انسان البته از نوع موفقش هیچ گاه متوقف نمی شود!
یکی دیگر از هدف های کتاب دوام آوردن و حتی پیشرفت کردن در شرایط بسیار سخت است! که به طور مفصل در ابتدای مقاله در موردش صحبت کردیم! گرنت کاردون در این کتاب به شما آموزش می دهد چگونه یک فروشنده خوب باشید و پیشرفت کنید. چه قیمتی را به مشتری پیشنهاد بدهید ، چگونه خودتان باشید و تبلیغات اضافه نکنید ، چطور ارزش افزوده به کالایتان اضافه کنید ، چگونه یک برنامه کامل و جامع برای موفقیت بریزید ، با چه روشی رقیبت هایتان را شکست دهید و حتی آن ها را به دنبال خود بکشانید و بسیاری نکات مطلوب و کارامد دیگر.
بیایید در مورد بخشی از کتاب با هم صحبت کنیم!
آقای کاردون در بخشی از کتابش می گوید خریداران در صورتی کالای شما را خواهند خرید که باور داشته باشند چیزی که می خرند به مراتب ارزش بیش تری نسبت به مبلغی که برایش می پردازند دارد! برای مثال یک گوشی تلفن همراه ۳ میلیون تومان قیمت دارد ، شما در صورتی آن را می خرید که گمان کنید این گوشی واقعا ۳ میلیون یا حتی بیش تر می ارزد! در مورد سهام بورس هم این قضیه صدق می کند! حتی بعضی افراد وجود دارند که به دنبال شکار کردن هستند! یعنی می خواهند کالاهایی را پیدا کنند که قیمتی پایین تر و نه حتی هم ارز ارزش ذاتی شان ، را دارا می باشند! پس شما به عنوان یک فروشنده موفق باید خریدار را متقاعد کنید که کالایی که او می خواهد بخرد ارزش بسیار بیش تری نسبت به قیمتش دارد! اگر موفق به این کار نشوید یک شکست بزرگ را تجربه کرده اید و باید در زمینه فروشندگی بسیار بیش تر بیاموزید!
هشدار! به دام طمع نیفتید!
عطش برای رسیدن به موفقیت بیش تر با طمع کار بودن تفاوت دارد! بگذارید یک مثال خوب بزنم: فردی را تصور کنید که سهام شرکتی را در بورس خریده و ۱۰۰ درصد هم سود کرده است! یعنی پولش ۲ برابر شده! سهام مورد نظر هم طبق داده های تحلیل تکنیکال و بنیادی از آن قیمت دیگر بالاتر نمی رود و حتی ممکن است ریزش داشته باشد! حالا تکلیف چیست! طمع در چنین موقعیتی باعث می شود شما زمان و پولتان را از دست بدهید! پس قناعت هم باید در کنار عطش برای موفقیت بیش تر وجود داشته باشد! البته که هم من و هم شما خوب می دانیم که منظور از رسیدن به موفقیت بیش تر فقط از لحاظ مالی نیست!
شما در تابستان کاپشن می پوشید؟!
گرنت کاردون ماهیت چرخه ای اقتصاد را به فصل های سال تشبیه می کند! او می گوید شما باید خودتان را با شرایط وفق دهید و تدابیر مختلفی بیندیشید! اگر فصل تابستان باشد و دمای هوا بالاتر از ۳۰ درجه ، هیچ آدم عاقلی با کاپشن بیرون نمی آید! چون مطمئنا به طرز فجیعی گرمازده شده و در زمان کمی جان به جان آفرین تسلیم می کند! بگذارید مثال ها را کمی بومی تر کنیم! حتما در آشنایانتان می شناسید کسانی را که در ماه رمضان حلیم و شله درست می کنند و می فروشند! حالا اگر همین افراد بخواهند در تابستان و در زمانی غیر ماه رمضان حلیم و شله بفروشند باز هم به آن درآمد مطلوب می رسند؟! یا بستنی فروش را تصور کنید که در زمستان بخواهد بستنی بفروشد! حالا این جا یک نکته مهم تر نیز وجود دارد! آیا تنها خودمان را با شرایط وفق دهیم؟ یا این که پا را از این هم فراتر نهیم؟! (عجب جمله سنگین ، ادبی و کمرشکنی بود!)
ریشه بدوانید!
درختی که ریشه دوانده باشد در مقابل سختی ها مقاومت می کند! اگر طوفان بیاید ، زمستانی سخت و طولانی حکمرانی کند ، آب و مواد غذایی برای رشد پیدا نشود ، او باز هم استوار می ماند! ریشه اش به دنبال آب و غذا می رود و کمکش می کند تا راست قامت باقی بماند! شما باید آن قدر جایگاه اقتصادی ای که دارید را محکم بسازید و در کار خود حرفه ای شوید که هیچ گونه تغییری در وضعیت اقتصادی کشور یا حتی جهان نتواند تکانتان دهد و حتی باعث نگرانی شما شود! گرنت کاردون در مورد اقتصاد این موضع را دارد: برو به جهنم! او معتقد است هیچ اتفاقی نمی تواند تخت سلطنت فردی خود ساخته و قدرتمند را نابود کند ، نه تنها نابودش نمی کند بلکه باعث می شود تا آن فرد با انگیزه تر شود و به موفقیت های بیش تری هم برسد! اعتقادی که بسیار درست و اساسی است اگر باور نمی کنید کافی است پاراگراف بعدی را دقت بخوانید!
مردی که در برابر هیولای ۵ گرمی ایستادگی کرد!
بهترین مثال برای ایستادگی جف بیزوس است! زمانی که کرونا ، این هیولای ۵ گرمی (دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که اگر تمام ویروس کرونایی که در سطح جهان پخش شده است را یک جا جمع کنیم و جرمش را اندازه بگیریم به این عدد می رسیم: ۵ گرم!) اقتصاد جهان را فلج کرد و بسیاری از کسب و کارها ورشکست شدند ، جف بیزوس و آمازون همچنان به روند رو به رشد خود ادامه دادند! بسیاری از میلیاردرهای دنیا بخش بسیاری از ثروت خود را از دست دادند اما به ثروت جف بیزوس روز به روز اضافه شد! طوری که پیش بینی می شود تا چند سال دیگه جف بیزوس اول تیلیاردر تاریخ شود!
اما چرا جف بیزوس به چنین موفقیتی دست پیدا کرد؟! در مقاله زندگی نامه جف بیزوس کامل به او پرداخته ایم. زمانی که نیاز مردم را شناسایی کرد و تصمیم گرفت یک کتاب فروشی جامع اینترنتی را بیندازد! کارش گرفت و کم کم کالاهای دیگری به فروشگاهش اضافه کرد! هم اکنون آمازون ، فروشگاه اینترنتی جف بیزوس بزرگ ترین فروشگاه اینترنتی جهان است! کرونا باعث خانه نشینی مردم شد و آن ها را وادار کرد تا خریدهایشان را بدون مراجعه به بیرون و اینترنتی انجام دهند! همین باعث شد تا درآمد جف بیزوس نه تنها کم نشود بلکه افزایش پیدا کند!
فهرست ابتدایی کتاب اگر اول نباشی آخر می شوی
برای آشنایی بهتر و بیش تر با کتاب نگاهی داشته باشیم به فهرستش. فهرست یک کتاب اطلاعات مفید و به در بخوری رو می تونه به ما بده. فهرست اگر اول نباشی آخر می شوی نشون دهنده اینه که این کتاب واقعا ارزش مطالعه رو داره و مطمئن می تونه به شما کمک کنه. فرقی نداره که یک آدم عادی هستید و سودای پیشرفت در سرتون دارید یا مدیر یک کسب وکار بزرگ هستید ، شک به دلتون راه ندید! این کتاب ارزش یک بار و حتی بیش تر از یک بار مطالعه رو داره!
- مقدمه : اهمیت اول بودن
- فصل یک : چهار واکنش به رکودهای اقتصادی
- فصل دو : بازفعال سازی پایگاه قدرت
- فصل سه : بازفعال سازی مشتریان قبلی
- فصل چهار : موثرترین تماس برای پیشروی و فتح
- فصل پنج : تبدیل نفروخته ها
- فصل شش : تکثیر از طریق مشتریان فعلی
- فصل هفت : کار در سطح هوش ربا
- فصل هشت : اهمیت قیمت
- فصل نه : فعال سازی فروش ثانویه برای بیشتر کردن سود
- فصل ده : گزینه ی ارزش افزوده
- فصل یازده : تشنه باشید
- فصل دوازده : گسترش مشخصات مشتریان قابل قبول
- فصل سیزده : کمپین های موثر بازاریابی
- فصل چهارده : بسته بندی مجدد برای بیشتر کردن سود
- فصل پانزده : برنامه قدرتی برای پیشروی و فتح
- فصل شانزده : نگرش پیشروی و فتح
- فصل هفده : برنامه مالی برای آزادی
- فصل هجده : مهم ترین مهارتی که برای پیشروی و فتح احتیاج دارید
- فصل نوزده : نگرش غیرمنطقی
- نتیجه گیری : تضمین جایگاه
در مورد گرنت کاردون ، نویسنده کتاب
کسانی که کتاب هایی در مورد چگونه موفق شدن ، ثروتمند شدن و … می نویسند اکثرا خودشان به دنبال موفق شدن و ثروتمند شدن هستند! کلاهبرداری های بسیاری در این زمینه انجام می شود و افراد بسیار زیادی هم تا به حال گول خورنده اند یا گول خوردند و خودشان خبر ندارند! همین سایت هم آموزش هایی در این زمینه ارائه می کند ولی مطمئنا از این خبرها نیست! هر کتاب یا شخصی که ما در این کتاب معرفی می کنیم ، ثابت شده و مطمئن است. برای مثال همین اقای گرنت کاردون! ایشون در ۱۰ سالگی پدرش رو از دست می ده! مادرش انقدر از این اتفاق آسیب می بینه که به قول خود گرنت (دیگه خودمونی بشیم باهاش) تمام غذاهایی که می خورده با ترس سرو می شده!
گرنت بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه شیکاگو بیکار می شه! (پس آمریکا هم کم شبیه به ما نیست!) به گفته خودش در حساب بانکیش فقط حدود ۳ دلار پول داشته! (به پول ما میشه چقدر؟! اومممم! بذار حساب کنم! اصلا حساب نمی خواد بابا! می شه اندازه یارانه یک ماه یک ایرانی! البته بیش تر! گرنت کاردون اگر تو ایران زندگی می کرد با این پول بیش تر از دو روز زنده نمی موند یا مجبور می شد بره تو کار خلاف!) خب حالا گرنت چیکار کرد؟ معتاد شد؟! دزد شد؟! خودکشی کرد؟! بله فقط معتاد شد!
شاید از این پاسخ تعجب کرده باشید اما وقتی متعجب تر می شید که ادامه این پاراگراف رو بخونید! گرنت اعتیاد رو ترک کرد ، از حسابش عکس گرفت و با خودش عهد بست تا ۵ سال دیگه موجودی حسابش به ۱ میلیون دلار برسه! آقای کاردون یا علی گفت (اِ ببخشید این بنده خدا که مسلمون نیست!) یا مسیح گفت و شروع کرد به دنبال کار گشتن. کارش را بازاریابی دیجیتال شروع کرد. حقوقش سالانه ۵۰ هزار دلار بود! اما او از این مبلغ راضی نبود و به نظرش با این حقوق نمی توانست در عرض ۵ سال به خواسته اش برسد که درست هم فکر می کرد!
تشنه باشید!
حالا می خوایم بر اساس زندگی نامه خود آقای کاردون و کتابش به یک اصل مهم اشاره کنیم که البته قبلا هم در مورش صحبت کرده بودیم اما الان می خوایم با دقت بیش تر یه درس مهم از زندگی گرنت کاردون بگیریم! همون طور که گفتیم نویسنده کتاب اگر اول نباشی آخر می شوی می توانست به سالی ۵۰ هزار دلار قانع باشد اما یه دکی (با لحن حشمت فردوس در سریال ستایش بخوانید!) به همه چیز گفت و رفت دنبال یه کار و حقوق بهتر! گرنت تشنه موفقیت و ثروت بیش تر بود! پس رفت به سمت طراحی وب سایت. برای اولین وب سایتی که طراحی کرد مبلغ ۳۰۰ دلار را دریافت کرد! کار گرنت خوب بود و همین باعث شد تا خیلی زود شرکتی دیگر درخواست طراحی وب سایت به او بدهد. درآمد او بعد از ۱ سال به ۱۰۰ هزار دلار رسید!
اهمیت اول بودن!
گرنت کاردون به درآمد چشمگیری دست پیدا کرده بود اما باز هم تشنه بود! او می خواست اول باشد! نمی خواست برای کسی کار کند! بنابراین تمام کارهایش را رها کرد و از درآمد خوبی که عایدش می شد هم دل برید! تصمیم گرفت شرکت مشاوره ای خودش را تاسیس کند! اکنون بسیاری از شرکت های بزرگ دنیا از شرکت گرنت مشاوره می گیرند تا کسب و کارشان را گسترده تر و موفق تر سازند! گرنت کاردون حالا یک میلیاردر خودساخته است! میلیاردری که ۳ دلار پول شروع کرد! چندین شرکت دارد که هر کدام صدها میلیون دلار درآمد دارند! جت شخصی خودش را دارد و مدل بالاترین ماشین ها را می راند (البته اگر راننده نداشته باشد!) آقای کاردون به عنوان بهترین بازاریاب سال ۲۰۱۷ از دید مجله فوربس انتخاب شده است! هیچ محدودیتی رو جلوش نمی بینه و معتقده که تا صدها سال زنده خواهد بود! زیرا افرادی که گرنت به اون ها کمک کرده به اعتقاد خودش اون رو عامل موفقیتشون می دونن و همین باعث می شه یادش تا سال ها زنده بمونه!
مرد عمل!
پس متوجه شدید که نویسنده این کتاب با تمام وجود چیزهایی رو که نوشته رو قبول داره و حتی خودش تک تک اونا رو اجرایی کرده! حرفاش بیهوده نیست و تونسته با استفاده از اونا به موفقیت برسه! گرنت کاردون می گه بلند پرواز باشید و خودش بلندپروازه! گرنت حتی می خواد افراد ثروتمند رو ثروتمندتر کنه و طبق گفته خودش لذت تجربه چیزهای جدیدتر و بهتر رو به اون ها بچشونه! می گه اول باشید و خودش هم اوله! اون معقتده همه چیز از یک تصمیم شروع می شه! ممکنه یک فرد در سخت ترین شرایط ممکن قرار گرفته باشه و تصمیم بگیره تا خودش رو تغییر بده! همون طور که خودش این کار رو کرد و همین باعث شد به جایی برسه که برای بسیاری از افراد یک رویاست!
و در نهایت …
گرنت کاردون در انتهای کتاب اگر اول نباشی آخر نباشی جایگاه شما رو تضمین می کنه! تمام درس هایی که در زندگی فرا گرفته و تجربه کرده رو به شما می ده و در نهایت جایگاه شما در کسب و کارتون رو تضمین شده می دونه! فراموش نکنید که قرار نیست با مطالعه یک کتاب به قله موفقیت برسید! اما مطمئنا این کتاب می تونه یک تحول اساسی در زندگی شما به وجود بیاره! اگر اسم گرنت کاردون رو در مرورگر ها جستجو کنید به نتایج جالبی دست پیدا می کنید. شما گرنت رو کنار جت شخصی اش در حال شواف می بینید (به قول خودش!) اما شما فقط همین لحظه رو می بینید! سخت هایی که این فرد کشیده رو مشاهده نمی کنید! همون طور که در زندگی نامه اش هم توضیح دادیم (یتیم شدن ، بیکاری ، بی پولی ، معتاد شدن و ….) پس توقع نداشته باشین که یهو همه چیز درست بشه! قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود!
البته این که توقع نداشته باشیم که همه چیز یهو درست بشه به این معنی نیست که تلاشمونو کم کنیم! گرنت کاردون می گه شیطان همیشه سعی می کنه به شما بگه اهدافتون زیادی بلند پروازانه اس! این قدر سطح توقعتو بالا نبر! بهش نمی رسی! اما شما نباید گوشتون به این حرفا بدهکار باشه! تلاش کنید! حتی یک لحظه هم دست از تلاش برای رسیدن به هدفتون برندارید! موفقیت وظیفه شماست! شما وظیفه دارید که موفق بشید! امیدوارم از این مقاله لذت برده و چیزهایی هم آموخته باشید!